چشم های خسته

خیلی وقته خوابم نبرده به یادتم به یاد اون چشم های نرگس تو به یاد قلب مهربون تو که بی دغدغه قلب مرا میخواهد

چشم های خسته

خیلی وقته خوابم نبرده به یادتم به یاد اون چشم های نرگس تو به یاد قلب مهربون تو که بی دغدغه قلب مرا میخواهد

قله ی خوشبختی!!!

تو چنگ ابرای بهار افتادم و در نمیام

چشمامو سرزنش نکن.از پسشون بر نمیام

پیر شدم تو این قفس.یه کم بهم نفس بده

رحم و مروتت کجاست.جوونیامو پس بده

فکر نمیکردم بذاری

زارو زمین گیر بشم

فکر نمیکردم که یه روز

این جوری تحقیر بشم

اون همه که دلم برات به اب و اتیش زده بود

حتی اگه سنگ بودی.دلت به رحم اومده بود

دلش نخواست و نمیخواد یه روز به حرفام بسه

شاید می خواد رقیب من به ارزوهام برسه

پسند من تو هستی که این همه بخت من سیاست

دلبر خود پسند من قله ی خوشبختی کجاست

ازت میخواستم بمونی.بهت میگفتم که نری

این روزا نیستی اما باز.به پات می افتم که نری

تو فکرتم اما دلم

هی میگه فکرشم نکن

یه کم به فکر تو نبود

پس دیگه فکرشم نکن...


http://www.gigaimage.com/images/d9hsjyyf0gqxuslzxk7.jpg

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد