بعد رفتنت عزیزم ، بس که تنهایی کشیدم
قامتم خمیده از بس ، عشقتو به دوش کشیدم
تو غم بی همزبونی ، هی می کشتم لحظه هامو
روی برگ های شعرم ، خالی کردم عقده هامو
خاطرت جمع هر جا باشی ، توی غربت یه کسی هست
خاطراتت زندگیشه ، اون غریبه خاطرت هست
اون که تو هفت آسمونش ، یه ستاره هم نداره
اون منم که دلخوشی شه ، گل من کسی رو داره
مثل دیگرون نبودم ، سر راهتو نبستم
می دونستم نمیای و چشم به جاده ها نشستم
خاطرت جمع تو دل من ، تو حسابت پاکه پاکه
این خطای دل من بود ، اون که افتاده به خاکت
تو روزهایی که نبودی ، نمی دونی چی کشیدم
صبح تا شب زخم زبون از هر غریبه ای شنیدم
گل من سرت سلامت ، تو که خوش باشی غمم نیست
این همیشه آرزومه ، پس دلیل ما طمع نیست
دیگه از گریه گذشته ، به جنون کشیده کارم
تو که خوشبختی عزیزم ، دیگه غصه ای ندارم
رویای دریا
یه لحظه هم نمی تونم باور کنم نباشی
من حاضرم بمیرم و فقط تو زنده باشی
وقتی که هستی ، هستی ام تموم خاک دنیاست
شاهد عشق پاک ما ، اشک کنار دریاست
روزگارم نمی تونه دیگه تو رو از من بگیره
آخه اونم می دونه که نفسم به نفس تو گیره
آره ، کار دل من و تو دیگه از عاشقی گذشته
بیا با هم نذاریم رویای دریا بمیره
روزگارم نمی تونه دیگه تو رو از من بگیره
آخه اونم می دونه که نفسم به نفس تو گیره
آره ، کار دل من و تو دیگه از عاشقی گذشته
بیا با هم نذاریم رویای دریا بمیره
یه لحظه هم سخته که بودنت رو حس نکردن
یه حسی شبیه حس سرد و تلخ مردن
نمی تونم ، نمی ذارم ، نمی خوام و نمی شه
تمومه لحظه هامونو به خاطره سپردن
یه ثانیه اش ، یه عمره فکر کنم که دیگه نیستی
آهای جدایی ، نمی ذارم پیشه روم بایستی
من از خدا می خوام که عشقمو واسم بذاره
تو هم بدون دیگه برام یه عشق ساده نیستی
روزگارم نمی تونه دیگه تو رو از من بگیره
آخه اونم می دونه که نفسم به نفس تو گیره
آره ، کار دل من و تو دیگه از عاشقی گذشته
بیا با هم نذاریم رویای دریا بمیره
روزگارم نمی تونه دیگه تو رو از من بگیره
آخه اونم می دونه که نفسم به نفس تو گیره
آره ، کار دل من و تو دیگه از عاشقی گذشته
بیا با هم نذاریم رویای دریا بمیره
شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برام شاید بیداری مثل من به فکر اون خاطره ها شاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده ها بگو تو هم خسته شدی مثل من از فاصله ها با هر قدم برداشتنت فاصله بینمون نشست لحظه ای که بستی درو شنیدی قلبم شکست یادت بیاد که من کیم همون که میمیره برات همونی که دل نداره برگی بیوفته سر رات نمی تونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام تو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام
از کی داری تو دور میشی از من که می میرم برات از منی که دل ندارم برگی بیوفته سر رات نمی تونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام تو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام بگو من از کی بگیرم حتی یه بار سراغتو دارم حسودی می کنم به آیینه ی اتاق تو کاش منم اون آیینه بود هر روز تورو می دیدمت کاشکی هنوز داشتمت و هر لحظه می بوسیدمت نمی تونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام تو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام
از کی داری تو دور میشی از من که می میرم برات از منی که دل ندارم برگی بیوفته سر رات
دوستت دارم عشقم