چشم های خسته

خیلی وقته خوابم نبرده به یادتم به یاد اون چشم های نرگس تو به یاد قلب مهربون تو که بی دغدغه قلب مرا میخواهد

چشم های خسته

خیلی وقته خوابم نبرده به یادتم به یاد اون چشم های نرگس تو به یاد قلب مهربون تو که بی دغدغه قلب مرا میخواهد

داستان جالب ولی عاشقانه

یک دکتر روانشناسی بود که هر کس مشکلات روحی و روانی داشت به مطب ایشان مراجعه می کرد و ایشان با تبحر خاصی بیماران را مداوا می کرد و آوازه اش در همه شهر پیچیده بود.
یک روز یک بیماری به مطب این دکتر آمد که از نظر روحی به شدت دچار مشکل بود. دکتر بعد از کمی صحبت به ایشان گفت در همین خیابانی که مطب من هست، یک تئاتری موجود هست که یک دلقک برنامه های شاد و خیلی جالبی اجرا می کند. معمولا بیمارانی که به من مراجعه می کنند و مشکل روحی شدیدی دارند را به آنجا ارجاع می دهم و توصیه می کنم به دیدن برنامه های آن دلقک بروند و همیشه هم این توصیه کارگشا بوده و تاثیر بسیار خوبی روی بیماران من دارد. شما هم لطف کنید به دیدن تئاتر مذکور رفته و از برنامه های شاد آن دلقک استفاده کرده تا مشکلات روحی تان حل شود.
بیمار در جواب گفت: آقای دکتر من همان دلقکی هستم که در آن تئاتر برنامه اجرا می کنم.

همیشه هستند آدم هایی که در ظاهر شاد و خوشحال به نظر می رسند و گویا هیچ مشکلی در زندگی ندارند، غافل از اینکه دارای مشکلات فراوانی هستند اما نه تنها اجازه نمی دهند دیگران به آن مشکلات واقف شوند، بلکه با رفتارشان باعث از بین رفتن ناراحتی و مشکلات دیگران نیز می شوند.


http://www.gigaimage.com/images/om91u8jgh37kealzsolc.jpg

نظرات 2 + ارسال نظر
سارا چهارشنبه 17 تیر 1388 ساعت 20:33 http://forever-persischengolf.blogsky.com/

سلام
دوست عزیز وبلاگ پر محتوا و جذابی داری امید وارم تداوم داشته باشه و ادامه دار باشد و همواره ازنظریاتت استفاده کنیم
در ضمن اگر هم سری به ما بزنی خوشحال میشیم که در جمع ما دوست خوبی چون شما باشد
برایت بهترینها را آرزو دارم

insomniac چهارشنبه 17 تیر 1388 ساعت 20:48 http://insomniac.blogsky.com

حتما دوست عزیز!
ممنونم شما لطف دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد